All Women's Talk

داستان کوتاه: تجدید دیدار مدرسه بالا پر رو...

Table of contents:

  1. 6:00 بعد از ظهر
  2. 9:00 بعد از ظهر

1 6:00 بعد از ظهر

پسر من در عشق با پشت در دبیرستان، یکی با نرم مو قهوه ای گذشته خود را گوش و خالکوبی کردن از نقطه بر روی مچ دست خود را که در آن کت و شلوار خود را به پایان رسید، peeking شده بود درست در مقابل من ایستاده بود.

"من تقریبا حق گذشته شما راه می رفت،"، دست زدن به دور کمر من به او گفت آن گفت. "شما نگاه زرق و برق دار, سميعي. حتی پس از حد معمول است."

من باور ندارد که او به یاد نام من. فکر می کردم اگر او را به یاد شب در سال آخر هنگامی که ما در حزب بهترین دوست من ساخته شده بود. او قطعا به من پس از تماس به یاد بود.

اما او خیانت ده ساله آیا من پروانه ها حاضر در دور فشار. من معده آنها پر شد شلوغ اطراف. "شما خیلی شیک نگاه خودتان Chris،" گفتم. "تاریخ مورد نظر شما کجاست؟ من او را فقط به زرق و برق دار می رسد شرط می بندم."

لبخند او پاهایم را به اسپاسم فرستاده اما نوعی من همچنان ایستاده.

"بدون تاریخ"، به لب او را نیش می زنند که من یک بار داد بیش از توقف موقت گفت. "در صورتی که شما هنوز هم می شود تنها اتفاق افتاد به من گزینه های باز، خواستم."

که باید است دروغ بوده است، اما من مهم نیست آن را خرید. نسخه نوجوان خودم دست خود را برداشت کرده اید را و او را به ماشین من را جلسه--و احتمالا حتی بیشتر از آن. اما در حال حاضر? خوب، اصرار هنوز هم وجود دارد اما...

بنابراین او می تواند دایره کوچک الماس درخشان در انگشت من دست چپ من برداشته.

"آه،" او گفت، فقط لبخند خود را برای یک لحظه سقوط اجازه. "پسر خوش شانس کیست؟"

"اسمش اوون است. او بسیاری از سفر می کند و معمولا با او بروم. او بیش از واقع در گوام حال حاضر است."

که حقیقت است. زیرا او در کار گیر بود تنها دلیل من نامزد من بود برای تجدید دیدار مدرسه بالا من دنبال شد. به دام افتاده در کار پرداخت بالا است که به کمک ما عروسی ما را ندارند.

اگر او اینجا بود، من به چت با Chris متوقف نمی. من در حال حاضر رفت ام خواهد بود. من خودم از gawking در اندازه چشم خاکستری و لب های پف کرده است که ده سال قبل تا به حال خوردم خیلی خوشمزه متوقف خواهد بود.

اما حتی اگر من قادر به تقلب بود، من آن را انجام نمی. نه به اون. به مرد من را دوست داشت.

چرا من Chris آغوش سریع داد و گفت: "خوب، آن است خوب برای دیدن شما."

2 9:00 بعد از ظهر

من سه ساعت بدون در حال اجرا به Chris دوباره رفته بود. من به عمد او در موارد متعدد قابل توجه تا مکالمات با غریبه ها به منظور توقف او از در حال اجرا پشت به من dodged بود.

اما در پايان شب زمانی که دی جی آهنگ آهسته آخر شب اعلام تصمیم، Chris من توسط میز غذای سبک نزدیک بود.

"رقص بیایید،" او گفت. او کت خود را بنابراین آسان تر برای دیدن عضلات زیر پیراهن خود را بیش از شانه خود را پرتاب شده بود.

من هنوز به حال چوب شور در دهان من بنابراین من به پایان رسید جویدن آنها را قبل از گفت، "من رقص نیست."

"بله شما انجام. ما در مدل رقصید. بیا."

او در حال حاضر بود من با دست کشیدن. وقتی رسیدیم مرکز رقص من می تواند چشمان چند زن دیگر من را ببینید. من تعجب می کنم اگر آنها من را برای رقص با او وقتی که من قبلا گرفته بود داوری شد و یا اگر آنها فقط حسود که بودم یکی از او توجه به است. پس از همه، او همیشه محبوب ترین مرد در شهر شده بود.

حتی اگر من دست بر سر خود را شانه و کمر ما hovered اینچ از هم جدا شدند، من هنوز هم احساس مانند فریبکار. بنابراین من آن انجام شده است نباید اوون دوست دارید چه من را انجام شد.

این زمانی است که Chris تکیه در کمی نزدیک تر و زمزمه "بودم احمق برای نه تماس شما." نفسش پوست من ارسال من اعصاب در هشدار tickled. "من فقط یک دوست دختر در آن زمان نمی خواستم. اگر من، آن شما شده است خواهد بود."

من نوجوان خود او سپس همونجا و بوسید ام خواهد بود اما من او را دور تحت فشار قرار دادند. "خوب، متوقف شده است. این نامناسب است،"به من گفت.

"چی؟ شما می دانید من بود همیشه احساسات شما. "

"و شما می دانید که من انجام داده هر چیزی در آن زمان با شما باشد. اما شما همچنین می دانیم که من در حال حاضر مشغول هستم. تا متوقف شود."

چشمان او نگاه گسترده و عمیق او در من با furrowed brows خیره شد. نیاز به بوسه او را محو نمی کند اما من به حمام به جای دادن به غرایز من عجله.

به محض این که من خودم را در غرفه قفل شده، همراه من زنگ زد. عکس اون آغوش من ظهور در روی صفحه نمایش.

"کودک"، پاسخ دادن به تماس گفتم. "من شما هنوز."

"من شما را از دست. چگونه مراسم است؟"

من در زمان نفس تیز اید "Chris بياوريد من شما را درباره او گفت: فکر کنم.

"آن مرد عاشق بودی بله، شما او را در یک یا دو بار و یا صد بار مطرح کردم"او گفت، اما به او گفت آن را به او خندیدند.

"او با من رقصید."

قابل تامل است. "شما من به وجود آمد و او را مضروب می پرسید?"

"من از شما به من از آنها بدم میاید خواستن."

یکی دیگر از مکث. "هیچ چیز دیگری بود؟ هیچ بوسه?"

"نه، البته نیست."

"سپس عروسی هنوز در، او در خود صدا معمول، بازیگوش گفت:". "اگر که باعث می شود شما احساس می کنید بهتر من لباس بانوی زیبا امروز نام."

این نوع از کار.

پس از آن، او من را آویزان کردن تلفن, دوست داشتنی و ساختمان را ترک گفتم. Chris خیره در من که من روش من نسبت به درب خروج، ولی فکر اون به من راه رفتن گذشته او کمک کرد دیدم.

اوون دلبر من بود. او همه من می خواستم. که قرار بود به تغییر به دلیل مرد با ژن های خوب و نگرش ستاره مودب.

به زرق و برق دار به عنوان Chris بود، او هرگز به ذهن من پس از آن شب ظهور کرد.

این شات، این بدان معناست که وجود خواهد داشت هر قسمت بیشتر بود. من امیدوار است شما از آن لذت برد! و به یاد داشته باشید، دیگر مردان جذاب پیدا کردن زمانی که شما در یک رابطه کاملا طبیعی است. مگر اینکه شما می خواهید به شکستن قلب فقط در آن احساسات عمل نکنید!

همچنین از من WattPad جدید در بررسی هالی ریو.


لطفا این مقاله را رای

بیشتر