داستان کوتاه: سکس های گاه به گاه...
Danny مو در گردن من گردن کشیدن من دور از او برداشت. من سعی کردم به سر من، بنابراین من می تواند سر و صدا لب من برابر او، اما او زبان خود کلیک امکانی: Tsk tsk tsk.
"هنوز رتبهدهی نشده است،" او گفت، صدای او کم سر و صدا.
سپس او غوطه ور سر خود را پایین و من چنبر بوسید. و سينه ام. و معده ام. و بین پاهای من.
یک ساعت بعد، هنگامی که ما ماجرا تمام جنسی بود متوقف، من فقط گفت: "بد نیست دن." حقیقت بود. اکثر مردان برای ارائه شفاهی را خسته نکنید. چه رسد به آن دو پیشنهاد.
آخرین پسر گذاشتم با حتی به عشقبازی ناراحت بود. او فقط مرا بوسید چند بار و سپس سعی کنید تمام راه بروید. من مجبور بودم دستم را روی سینه اش قرار داده و اعمال فشار و واقع می گویند، "فقط یکی در این بستر شما. مگر شما می خواهم شروع می شود، شما بهتر تصدیق که من اینجا هستم. "
خشن صدا اما من برای لذت بردن از شب تا آنجا که او سزاوار. بچه ها نباید تمام شکوه و عظمت را دریافت کنید. که چیزی را فراموش کرده ام آنها تدریس در کلاس های سلامت است.
"من بهتر از دیگران بود؟" دن خواسته، puffing کردن قفسه سینه خود را مثل او فقط موفق به کسب جایزه بود.
"من بوسه و بگویید نه."
"در آمد. حداقل چند guys بیرون بکشیم بگو."
هشدار به من. "شما چگونه بسیاری از مردان ام گذاشتم با یکدیگر؟"
"من را قضاوت خواهد کرد. من آن را در شماره های دو ندارد."
من چشمانم را تنگ. "من فقط به شما من بوسه و بگویید نمی گفت."
"چرا، هر چند است؟"
"به خاطر من نیست."
"اما چرا؟ همه می دانند شما شلخته. هم درباره آن صحبت کنید ممکن است. خجالت نمی شود."
او آن را انجام داد. او گفت: من از کلمه ماشه. مثل او در تلاش بود به شوخی در اطراف حتی آن شوخی، نگفت. او گفت: آن را مانند آن واقعیت آزمايشگاهي است که نمی تواند با استدلال بود.
بدون فکر کردن، من من دستش و او را در مواجهه با آن smacked. بنابراین باید ضربه ام حلقه در انگشت وسط و انگشت اشاره و حتی یک حلقه midi در انگشت کوچک من داشتم صدمه دیده است.
"من در خواب نمی با بچه ها با دوست دختر," فهرست نقاط کردن در انگشتان من گفتم. "من بچه ها منجر. آنها از همان آغاز که من فقط در یک رابطه گاه به گاه علاقه مند بگویم. من به طور منظم تست کنید. من همیشه از کاندوم استفاده کنید. و من در پیشگیری از بارداری."
ابروهایش را پشت موی چتری wispy او ناپدید شد. "بنابراین است؟ چه شما من این کار را برای گفتن دارد"
"پس که من یک فرد بد را ندارد." من در نهایت از تخت wiggled و جین من برداشت. "برای خواب در سراسر، پس چرا باید من مردان مورد انتقاد قرار گرفتن نمی?"
"گوش دادن. من به بد چیزی نگفت. شما خجالت گفتم. اگر من اهمیت می دهید شما فاحشه بودن با شما گذاشتم را نمی خواهد."
"من شرمنده هستم. در واقع، من بسیار باز. من فقط به صحبت در مورد برخی از چیزهایی را انتخاب کنید، و شما به من وقتی که من نمی خواهم به بحث تزریق به بد فقط به رابطه جنسی زمانی که آنها نمی خواهند به کسی تزریق است."
او بیش از نقطه کل بیهوده گویی من پرید و فقط شوخی, "شما هرگز نمی دالی بنویسی؟ شما می دانید آنچه در آن است مانند فکر نمی کنم."
"وجود دارد مقدار زیادی از بار زمانی که هنوز در خلق و خوی من. مثل الان. و هر وقت من در ملاقات با تزویرآمیز مزخرف است."
پس از من کشیده تا من شلوار جین و کشیده در پیراهن من، من در زمان من "از شرم از خوابگاه خود و نسبت به من راه رفتن".
من با مردان مانند او قرار داده. مردانی که مایه شرمساری باکره و یا "برنامه نویس" مردانی که به من درمان به عنوان برابر داخل و یا خارج از اتاق خواب.
من بهتر از آن بود. هر زن بود.
که کل داستان است! یاد، تا زمانی که شما امن است هیچ کار اشتباهی با داشتن رابطه جنسی به همان اندازه که شما می خواهم. و هیچ مشکلی با باکره بودن هم وجود دارد!