All Women's Talk

داستان کوتاه: دیگر باکره...

نوح جمع قطعه مو پشت گوش من طوری او اتاق به حرکت لب خود را علیه گردن من و فشار پایین بود. او بود یک دست در کمر من و دیگر بر شانه من کشویی بند پیراهن من پایین.

زمانی که او لب خود را دور کشید "مطمئن شوید که شما آماده هستید؟" پرسید. "اگر من به من یک سال دیگر برای شما صبر کنید."

زمانی که من دوستیابی سابق من من خودم این سوال قبل از پشت میکردی. او من را به داشتن رابطه جنسی برای ماه تزریق شده بود و من در آستانه غارنوردی است. پس از همه، من آخرین باکره در گروه من از دوستان بوده است. طوری که هر کس توقف bugging من درباره آن فقط گرفتن آن با، میخواستم بود.

اما خوشبختانه، من در مورد او قبل از او را به اتاق خواب من دعوت کرده بود در حال تقلب یافت نشد. به جای او با دادن فرصت به مرد اول به "من"، من اولین دختر به شکستن با او بوده است.

اما در حال حاضر، دو سال بعد، من با نوح بود. نوح هوشمند، حساس، هرگز جرات-به-فشار-به من.

بنابراین دروغ بود، من گفتم: "من آماده ام. من هستم."

من می خواستم برای خواب با او تحت تاثیر قرار دادن دوستان من (من شک من حتی آنها را درباره هر یک از این بگویم. من دوست داشت به زندگی خصوصی من را خصوصی نگه دارید). من می خواستم برای انجام آن امیدوار است که در آن او دور نگه دارید. من می خواستم برای انجام آن را فقط به گرفتن آن با.

من می خواستم به آن را انجام، زیرا من او را دوست داشت و من او را می خواستم و من فقط در دل و روده من که زمان مناسب میدانست.

وقتی که آن اتفاق افتاد آن را مانند فیلم، بدون هر گونه جنبش های بی دست و پا نیست. آن زمان او را در حالی که برای پاره کردن کاندوم باز و آن زمان من در حالی که اسلاید از پیراهن است که اطراف سر من گرفتار کردم.

ولی مانند داستان های ترسناک در کلاس های سلامت هم، به دلیل آن صدمه دیده است نیست و من به سختی خونگيري گفتند نبود. آن لحظه های دیدنی و جذاب، آتش بازی و شایسته نیست، اما من هر ثانیه از آن لذت می برد.

چرا? خوب، آن را به دلیل آنچه آن را دوست دارم احساس نیست (حتی اگر آن صدمه دیده است نیست، آن کمی ناراحت کننده بود و مدتی به استفاده می کنند).

من عاشق آن، زیرا من او را دوست داشتم. راه مثل بدن من زیبا ترین چیز در چشمان او تا کنون گرفته بود در نگاه او نگاهی به من را دوست داشت. عاشق راه مانند او می خواست برای جذب هر نفس به من اجازه دهید بیرون، بوسید. عاشق راه چون میداد من بیش از بدن من مانند مهم نبود اگر ما سکس دوباره، تا به حال او من پس از آن، برگزار شد.

اگر من همین دقیق با سابق من موقعیت موقعیت، انجام داده من بدبخت شده اند. من می دانم که من می خواهم.

چون نوح درست بود حال حاضر حق،. و به همین دلیل است که من هرگز آن پشیمانی خواهد بود.

که پایان این داستان است! و به یاد داشته باشید، شما همیشه باید اطمینان حاصل کنید که مردان خواب شما را با ارزش شما را!


Table of contents:

    لطفا این مقاله را رای

    بیشتر